عاشقی می خواست به سفر برود. روزها و ماه ها و سال ها بود که
چمدان می بست. هی هفته ها را تا می کرد و توی چمدان می
گذاشت. هی ماه ها را مرتب می کرد و روی هم می چید وهی سال
ها را جمع می کرد و به چمدانش اضافه می کرد.او هر روز توی جیب
های چمدانش شنبه و یکشنبه می ریخت و چه قرن هایی را که ته ته
چمدانش جا داده بود...
و سال ها بود که خدا تماشایش می کرد و لبخند می زد و چیزی نمی
گفت. اما سرانجام روزی خدا به او گفت: عزیز عاشق، فکر نمی کنی
سفرت دارد دیر می شود؟ چمدانت زیادی سنگین است. با این همه
سال و قرن و این همه ماه و هفته چه می خواهی بکنی؟عاشق
گفت : خدایا! عشق، سفری دور و دراز است. من به همه این ماه ها و
هفته ها احتیاج دارم. به همه این سال ها و قرن ها، زیرا هر قدر که
عاشقی کنم، باز هم کم است...
خدا گفت : اما عاشقی، سبکی است. عاشقی، سفر ثانیه است. نه
درنگ قرن ها و سال ها.بلند شو و برو و هیچ چیز با خودت نبر، جز
همین ثانیه که من به تو می دهم. عاشق گفت : چیزی با خود نمی
برم، باشد. نه قرنی و نه سالی و نه ماه و هفته ای را...
اما خدایا ! هر عاشقی به کسی محتاج است. به کسی که همراهی
اش کند. به کسی که پا به پایش بیاید. به کسی که اسمش معشوق
است. خدا گفت : نه ؛ نه کسی و نه چیزی. "هیچ چیز" توشه توست و
"هیچ کس" معشوق تو، درسفری که که نامش عشق است. و آنگاه
خدا چمدان سنگین عاشق را از او گرفت و راهی اش کرد. عاشق راه
افتاد و سبک بود و هیچ چیز نداشت. جز چند ثانیه که خدا به او داده
بود...
عاشق راه افتاد و تنها بود و هیچ کس را نداشت...
جز خدا که همیشه با او بود.
سلام
داستانکتو خوندم خیلی قشنگ بود
می بینم که حقوق گرفتی
پول بهتر است یا ثروت ؟
♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
$$____$$$$$$$$$___$$$$$$$$$____$$ ♥
$$___$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$___$$ با تبادل لینــــــــک ♥
$$___$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$___$$ ♥
$$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$____$$ ♥
$$______$$$$$$$$$$$$$$$$$______$$ ♥
$$________$$$$$$$$$$$$$________$$ موافقــــــــــــــــی؟ ♥
$$__________$$$$$$$$$__________$$ ♥
$$___________$$$$$$$___________$$ ♥
$$____________$$$$$____________$$ ♥
$$_____________$$$_____________$$ بای ♥
♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
منو با اسم نیلوفرانه لینک کن.
سلام
می بینم که هنوز تایید نظرات نکردی
این ش .. هم میاد می شینه اینجا لج منو در میاره